آگاهی از انواع استراتژی در صنایع مختلف، موجب بالاتر بردن سطح اطلاعات و استفاده از آنها برای پیشبرد اهداف میشود. انواع استراتژی را میتوان در سه دسته شامل: استراتژیهای هدایتی، استراتژیهای سرپرستی و استراتژی پورتفولیو دستهبندی کرد. هرکدام از این استراتژیها خود شامل انواعی میباشند. انواع استراتژی در صنایع مختلف را بررسی کنیم.
واقف شدن بر انواع استراتژی در صنایع مختلف باعث پرورش و توسعه دیدگاهها و تواناییها به منظور رشد کسب و کارها، میشود. در تعریف استراتژی میتوان گفت، شیوهای است برای وصول و دستیابی به اهداف در صنایع مختلف. به عبارتی دیگر، استراتژی شیوهای است که با به کارگیری آن، عوامل بیرونی و عوامل درونی مؤثر بر پیشبرد اهداف و توسعه سازوکارها را شناسایی کرده و در پی آن، نقاط قوت را پایدار و باثبات نگه داشته و نقاط ضعف را بهبود میبخشد. با نقطه نظر قرار دادن انواع استراتژی در صنایع مختلف، به توسعه کسب و کارتان در سطوح گسترده بپردازید.
شناخت انواع استراتژی در صنایع مختلف چه مزیتی دارد؟
به کارگیری انواع استراتژی در صنایع مختلف، بستری را فراهم میآورد که این صنایع میتوانند با سپری کردن مراحل مد نظر، برتوسعه و پیشرفت روز افزون اهداف خودشان بیفزایند. در استفاده از استراتژی، انتخاب استراتژی و شیوه مورد استفاده برای انتخاب استراتژی مورد اهمیت است.
با وجود اینکه صنایع مختلف، اهداف مختص به خودشان را دارند، اما در هدف کلی، که توسعه کسب و کار و افزایش روز افزون درآمد میباشد، یکسان هستند. میتوان اذعان داشت که انواع استراتژی در صنایع مختلف نیز براساس همین هدف کلی، قالببندی شده و تنظیم گردیده است.
“در پلتفرم عمده فروشی آنلاین سندباسل از یک کیلو تا یک کشتی را به راحتی بفروش!!!”
معرفی انواع استراتژی در صنایع مختلف
به علت مشترک بودن هدف کلی و نهایی صنایع مختلف، دستهبندی انواع استراتژیها نیز به صورت کلی انجام شده است. به صورتی که به یک پروسه مشترک برای دسترسی به اهداف در تمامی صنایع مبدل گردیده است. گروههایی که در صنایع مختلف فعالیت دارند، میتوانند با بهره بری از این استراتژیها و ترتیب اثر دادن آنها در روند کسب و کارشان، به پیشبرد اهدافشان کمک کنند.
انواع استراتژی در صنایع مختلف را به سه دسته به صورت ذیل تقسیم میشوند:
استراتژی هدایتی: مضمون این نوع استراتژی، تعیین و انتخاب هدف برای پیشرفت است.
استراتژیهای سرپرستی: به نوعی، گسترش منابع و تقسیمبندی منابع را در برمیگیرد. به گونهای که باعث پیشبرد هم افزاییها شود.
استراتژیهای پورتفولیو، بر مبنای تجزیه و تحلیل پرتفولیو: منظور از این نوع استراتژی، هماهنگ شدن جریان نقدی در بخشهای مختلف کسب و کار است.
بعد از بیان انواع استراتژی در صنایع مختلف، اکنون به توضیح هرکدام میپردازیم.
منظور از استراتژی هدایتی چیست؟
برای دستیابی به نوع استراتژی هدایتی و انتخاب استراتژی هدایتی، لازم است که مرکز تجاری مورد نظر، به چند سؤال دربارهی خود پاسخ دهد:
- آیا مرکز کسب و کار ما نیاز به توسعه دارد یا اینکه خیر. آیا همین وضعیت فعلی برای آن کفایت میکند یا اینکه باید کوچکتر یا بزرگتر شود؟
- آیا تمرکز بر روی صنعت فعلی کفایت میکند یا باید تنوع را بیشتر کرده و به صنایع دیگر هم ورود کنیم؟
- آیا بسترهای توسعه کارمان را باید از طریق رشد داخلی فراهمآوریم یا با شرکتهای دیگر ترکیب شویم و از طریق خرید بخشی از شرکتهای دیگر و مشارکت با آنها، فعالیتمان را گسترش دهیم؟
اقسام استراتژیهای هدایتی:
استراتژی ثبات: استراتژیهای ثبات و مجموعههایی را که در برمی گیرد، میتواند آنقدر مفید جلوه کند، که یک مرکز تجاری تصمیم بگیرد بدون ایجاد تغییر خاصی، روند فعلی خود را دنبال کند. استراتژیهای ثبات بیشتر مربوط به آن مرکز تجاری است که در مدت طولانی پایدار و منسجم باقی مانده است. لازم به ذکر است که، استراتژی ثبات در کوتاه مدت ترجیح داده میشود اما برای مدت طولانی شاید مناسب نباشد.
استراتژی ثبات هم برای خود انواعی دارد؛ که شامل: استراتژی عدم تغییر، استراتژی توقف یا آغاز محتاطانه، و استراتژی سود، میشوند. در ذیل، دربارهی هرکدام توضیح مختصری آوردهایم.
الف- استراتژی عدم تغییر: این نوع استراتژی زمانی کاربرد دارد که مرکز تجاری در وضعیت متعادل و دلخواه قرار دارد. در واقع، ایجاد تغییر را میتوان نوعی ریسک قلمداد کرد.
ب- استراتژی توقف یا آغاز محتاطانه: همان طور که از نامش برمی آید، این نوع استراتژی به منزله نوعی استراحت است!
گاهاً، مراکز تجاری برای مدت نسبتاً طولانی، رشد صعودی داشتهاند، لذا، موقعیتی پیش میآید که نیاز به تجدید قوا دارند. در چنین وضعیتی، میتوانند از ین نوع استراتژی بهره بگیرند.
ج- استراتژی سود: این نوع استراتژی برخلاف نامی که دارد، در موقعیتی مورد استفاده قرار میگیرد که مرکز تجاری با رکود مواجه شده باشد. در چنین شرایطی، مرکز تجاری سعی میکند با به تعویق انداختن سرمایهگذاری و دیگر هزینههای جانبی، مخارج را به حداقل برساند تا بتواند از این دوره عبور نماید.
حتی ممکن است به فروش بخشی از واحدها اقدام نمایند، آنچه که اهمیت دارد، پشت سر گذاشتن این مرحله با موفقیت است. لازم به ذکر است که استفاده از این استراتژی، در کوتاه مدت پاسخگو خواهد بود اما اگر بخواهد بیش از حد ادامه پیدا کند، ممکن است نتیجه عکس بدهد.
استراتژی رشد: این نوع استراتژی، را میتوان بهترین نوع استراتژی تلقی کرد. استراتژی رشد از دو استراتژی تشکیل شده است که به شرح ذیل هستند:
الف- استراتژی تمرکز: هدف، تمرکز بر روی یک صنعت یا واحد تولیدی است.
ب- استراتژی تنوع: همانطور که از نامش بر میآید، در این نوع استراتژی، افزایش تنوع و گستردگی از طریق توسعه داخلی، یعنی، تأسیس خط تولید جدید یا توسعه خارجی یعنی، مشارکت با مراکز تجاری دیگر از طریق خرید واحد یا واحدهایی از آنها صورت میگیرد.
استراتژی کاهش: این استراتژی مخصوص موقعیتی است که مرکز تجاری دارد به ورشکستگی نزدیک میشود و از این استراتژی برای پیشگیری از این شکست استفاده مینماید. در چنین شرایطی، مدیر مرکز تجاری میتواند از انواع استراتژیهای کاهش نظیر: استراتژی ورشکستگی یا انحلال، استراتژی فروش یا واگذاری و استراتژی تغییر جهت استفاده نماید.
الف: استراتژی ورشکستگی یا انحلال: وقتی مرکز تجاری در شرایط اقتصادی بسیار ضعیف و به اصطلاح ورشکستگی قرار میگیرد، برای پرداخت بدهی تصمیم به فروش یواحدهایی میگیرد، اما کسی آنها را خریداری نمینماید، در نتیجه فروش واحدها را در اختیار دادگاه قرار میدهد تا بدهیها را تصفیه کند و پس از آن، برای پیشرفت تلاش نماید.
ب- استراتژی فروش یا واگذاری: وقتی که مرکز تجاری در فروش بسیار ضعیف عمل کرده باشد و جایگاه نازلی داشته باشد، مدیران تصمیم به فروش کل مرکز تجاری میگیرند. اما اگر مرکز تجاری در زمینه چند صنعت فعالیت داشته باشد، میتوانند با استفاده از استراتژی واگذار، یک یا چند تا از واحدهای تولیدی را به فروش برسانند.
ج- استراتژی تغییر جهت: زمانیکه مرکز تجاری به سوی بحرانی شدن پیش میرود، استفاده از این استراتژی کارآمد به نظر میرسد. این استراتژی از دو مرحله کوچکسازی و تثبیت تشکیل شده است.
الف- کوچکسازی: به منظور کاهش مخارج و هزینههای مرکز تجاری است.
ب- تثبیت: به منظور اجرای راهبرد و برنامههایی برای تثبیت مرکز تجاری کوچکتر شدهی فعلی، میباشد.
هدف از استراتژیهای سرپرستی چیست؟
هدف استراتژیهای سرپرستی آن است که با استفاده دقیق از تواناییها و منابع، به افزایش واحدهای تجاری و خلق ارزش دست یابند.
اهداف ذکر شده در استراتژیهای سرپرستی، طی سه مرحله محقق میشوند:
مرحله اول: بررسی دقیق واحد تجاری که قصد خریداری آن را دارد.
مرحله دوم: بررسی واحد تجاری مورد نظر از این نظر که ترکیب آن با کدام یک از واحدهای مرکز تجاری میتواند موفقیتآمیز باشد.
مرحله سوم: تجزیه و تحلیل و بررسی میزان هماهنگی از نظر قابلیتها، منابع و تواناییها، بین واحد تجاری مد نظر و مرکز تجاری.
منظور از استراتژی پرتفوی چیست؟
این نوع استراتژی مختص به مراکز تجاریایست که چندین خط تولید دارند و برای مدیریت روند روبه رشدشان میتوانند از استراتژی پرتفوی بهره ببرند.
“سندبادسل بزرگترین بستر عمده فروشی آنلاین ، سریع ترین راه پیدا کردن تولید کننده ها و تامینکننده های کالاهای عمده فقط تو سندبادسل ممکنه!!”