تعاریف زیادی برای استراتژی وجود دارد. محققان و دانش پژوهان زیادی در این حوزه تحقیق و بررسی نموده و هر کدام طبق برداشت و فهم خود از این مقوله تعاریفی را ارائه داده اند اما کامل ترین و در عین حال مفهومی ترین تعریف برای استراتژی عبارت است از طراحی و تدوین یک برنامه ی کامل و جامع عملیاتی که به منظور دستیابی به هدف آن را به کار خواهند برد.
در واقع هدف از بکارگیری استراتژی به دست آوردن موقعیت بهتر و مناسب تر نسبت به رقبا می باشد. به طور کلی می توان این واژه را حاصل نبود منابع و ایجاد یک فضای کاملا رقابتی دانست. به این معنی که پیرامون انسان پر از کمبودها و محدودیت می باشد حال اگر انسان منابع و امکانات محدود و ناچیزی که در اختیار دارد صرف موضوعات غیر اصلی و غیر ضروری کند از رقبای خود عقب خواهد افتاد.
شیرازه اصلی استراتژی شناخت و تشخیص موقعیت های مناسب و استفاده از منابع و فرصت ها برای تحقق اهداف می باشد. در واقع درون مایه ی اصلی برنامه ریزی فرصت ها می باشند و بدون دست یابی به آن ها موفقیتی حاصل نخواهد شد.
فهرست مطالب مقاله
استراتژی به زبان ساده برای مدیران
اگر بخواهیم تعریفی کلی از استراتژیک برای مدیران را ارائه دهیم باید گفت که هیچ تعریف جامع و کلی درباره این نوع برنامه ریزی برای مدیران وجود ندارد زیرا صاحب نظران این واژه را به اشکال گوناگونی تعریف کرده اند. تعریف این واژه به صورت عام عبارت است از ایجاد یک الگو و برنامه با دورنمایی از آینده که رسیدن به اهداف را از طریق بکارگیری دستورالعمل های این الگو ممکن خواهد شد.
حال اگر استراتژی را به زبانی ساده برای مدیران تعریف کنیم باید عنوان کنیم که اخذ تصمیم ها و برنامه ریزی های مهم که از طرف مدیران جهت حفظ بقا و همچنین حفظ منافع سازمان و یا موسسه ها گرفته خواهند شد را استراتژی می گویند.
“در پلتفرم عمده فروشی آنلاین سندباسل از یک کیلو تا یک کشتی را به راحتی بفروش!!!”
منظور از هدف گرایی مدیران در استراتژی چیست؟
قبل از پرداختن به موضوع هدف گرایی و اهمیت آن برای مدیران لازم است که نکته ای را یادآور شویم و خواننده این مقاله را نیز به تفکر درباره آن تشویق کنیم. مسئله مهم آن است که اگر در احوالات افراد موفق و صاحبان کسب و کارها و مدیران برتر دنیا اندکی دقت نمایید متوجه خواهید شد که اکثریت این افراد به هیچ عنوان دارای توانایی های بالقوه و ذاتی نبوده اند بلکه راه و مسیر پیشرفت خود را بدون هدف طی ننموده و همواره از اصول پایه و بنیادی استراتژی پیروی نموده اند. به زبان ساده تر ویژگی و خصوصیت بارز آن ها هدف گرا بودن می باشد به نحوی که اهداف کاری و حرفه ای ان ها نسبت به سایر اهداف زندگی شان در اولویت بوده اند.
این افراد فضا و محیطی که با آن سروکار دارند را به خوبی بررسی کرده و آن را می شناسند به همین دلیل است که در کوتاه ترین زمان ممکن راه های پیشرفت و ترقی را شناسایی کرده و در آن ها قدم خواهند گذاشت. این گونه افراد به خوبی نقاط قوت و ضعف خود را شناخته و در جهت رفع نقاط ضعف و تقویت نقاط قوت اقدام خواهند کرد و در نهایت با اراده ای فولادی و عزمی راسخ و تعهد و ثبات برنامه ها و الگوهای خود را پیاده خواهند کرد.
“سندبادسل، بازاربزرگ عمده فروشی کالا با تنوعی بالا از محصولات به قیمت عمده، مرجع خرید تجار و بازرگانان ایرانی و خارجی و مرجع محصولات عمده ایرانی”
ضعف هدف گرایی در استراتژی
یک استراتژی زمانی قوی و کارآمد خواهد بود که تمامی جوانب زندگی فرد را پوشش داده و در همه ی جوانب زندگی جای بگیرد. تمرکز نمودن بر یک هدف مشخص و واحد اغلب به موفقیتی شگفت انگیز منجر خواهد شد اما ممکن است در برخی زمینه های دیگر زندگی سبب شکست و ناراحتی شود. زیرا زندگی بسیاری از افرادی که به پیشرفت های جالبی در حرفه ی خود رسیده اند به دلیل روابط ضعیفی که با خانواده و دوستان خود داشته اند از رشد و پیشرفت های فردی عقب مانده اند. این مسئله مهم ترین ضعف انتخاب و پیشبرد یک هدف واحد یا همان هدف گرایی می باشد.
استراتژی وضع شده برای شرکت ها را در چه جاهایی می توان مشاهده نمود؟
استراتژی شرکت ها و سازمان ها را درسه جا و موقعیت مختلف می توان مشاهده نمود که عبارتند از:
۱: اندیشه و تفکر مدیران،
۲: در برنامه ریزی که از طرف افراد تاثیر گذار طراحی خواهد شد.
۳: در سخنرانی ها و مستندات کتبی و همچنین در نوع تصمیماتی که به مرحله اجرا یی خواهند رسید.
ریشه ی برنامه ریزی ها و الگوها یا همان استراتژی در اندیشه و تفکرات مدیران و صاحبان مشاغل و کارآفرینان می باشد. به طور کلی استارت برنامه ریزی برای مدیران موفق طرح ها و ایده های مربوط به کسب و کار آنان می باشد.
لازم به ذکر است در بسیاری از کسب و کارها و یا شرکت های کوچک برنامه ریزی و الگو ها در ذهن مدیران آن باقی خواهند ماند و به مرحله ی اجرا در نخواهند آمد. نکته ی مهمی که در این رابطه وجود دارد و بیان نمودن آن خالی از لطف نخواهد بود این است که داشتن یک برنامه ریزی کارآمد یا همان استراتژی می تواند در تمامی جوانب کسب و کار به کار گرفته شود و اغلب موجب به وجود آمدن دستاوردهای بسیار بزرگ خواهند شد.
مدیرانی که سرپرستی شرکت ها و یا موسسات بزرگ را بر عهده خواهند داشت بیانیه ها و برنامه ریزی ها در جلسات هیئت مدیره و اسناد قابل مشاهده می باشد و اغلب اوقات به صورت محرمانه حفظ خواهند شد.
ارکان مهم بیانیه استراتژی مدیران
بیانیه ی استراتژی که از سوی مدیران طرح و تنظیم خواهد شد دارای ۴ رکن اصلی می باشد که عبارتند از:
۱: بیانیه ی ماموریت، این بیانیه هدف سازمان و یا موسسه و یا شرکت را به روشنی نمایان کرده و دلیل اصلی پا نهادن شرکت و یا موسسه مربوطه را به عرصه رقابت توضیح خواهد داد.
۲: بیانیه ی چشم انداز، طی این بیانیه آینده شرکت و یا کسب و کار و یا سازمان را پیش بینی کرده و همچنین دورنما و راهی که باید طی شود را تعیین خواهد کرد.
۳: بیانیه ی استراتژی، این برنامه رقابت و مراحل ان را مشخص خواهد کرد. این بیانیه از سه بخش بیانیه ی اهداف، دامنه کسب و کار و همچنین مزیت آن تشکیل شده است.
۴: بیانیه ی اصول یا ارزش ها، این بیانیه نمایان گر اعتقادات و رفتارهای مدیران و صاحبان شرکت ها و موسسه ها خواهد بود.
نکات مهم برای رسیدن به موفقیت به کمک استراتژی
برای رسیدن به موفقیت با استفاده از استراتژی باید ۵ نکته ی مهم و اساسی را در این رابطه فرا گرفت و آن ها را مد نظر قرار داد.
۱: انتظارات را تعیین و دورنمای دید خود را روشن نمود، منظور از تعیین نمودن هدف واضح کردن چشم انداز آینده کسب و کار و با شرکت ها می باشد. این مرحله خود شامل سه نکته و عنصر پایه می باشد. ۱: اهداف کوتاه مدت و بلند مدت را برای خود تعریف کرد.
۲: مراحل نحوه رسیدن به هدف ها را تعیین نمود.
۳: اختصاصی کردن فرایند برای کارکنان.
در این مرحله باید هر کاری را به شخصی که دارای توانایی و تجربه ی کافی در آن زمینه باشد سپرد. همچنین باید اهداف خود را به شکل صحیح و واقع بینانه برای خود مشخص کرده تا بر اساس ارزشها و معیارها باشند.
استراتژی
۲: جمع اوری اطلاعات لازم و تجزیه و تحلیل آن ها، این مرحله از اهمیت بالایی برخوردار می باشد زیرا اطلاعات کسب شده در این مرحله پایه و اساس تشکیل مراحل بعدی کار می باشند. طی این مرحله تا حد امکان باید داده ها و اطلاعات مربوط به کار و پیشه ی خود را جمع آوری کرده و به تجزیه و تحلیل آن ها پرداخت. هنگام تجزیه ی اطلاعات باید دقت لازم را برای درک نیازهای مربوط به پیشه ی خود به کار بست همچنین تمامی عوامل داخلی و خارجی که ممکن است در رسیدن به هدف تاثیرگذار باشند را مورد بررسی قرار داد.
۳: تعیین استراتژی، در این مرحله باید تعیین شود که در حال حاضر چه منابعی می تواند برای رسیدن به اهداف مفید و تاثیر گذار باشند. مسائل مربوط به شرکت و یا کسب و کار را با توجه به اهمیت آن ها باید اولویت بندی کرد و با توجه به آن ها استراتژی لازم را تعیین نمود.
۴: پیاده کردن استراتژی و بکارگیری آن، به کار گیری و پیاده سازی موفقیت آمیز استراتژی برای دستیابی به موفقیت بسیار مهم خواهد بود در واقع این مرحله مرحله ای اجرایی و عملی می باشد که تا حد زیادی حائز اهمیت می باشد.
۵: کنترل و ارزیابی، اندازه گیری عملکردهای مثبت و منفی، زیر نظر قرار دادن مسائل داخلی و خارجی به صورت مداوم و همیشگی و انجام اقدامات اصلاحی در مواقع نیاز، کنترل و ارزیابی نام دارد. هر نوع ارزیابی موفقیت آمیزی را باید به وسیله پارامترهایی اندازه گرفت و این پارامترها باید نمایان گر اهداف تعیین شده قبلی باشند همچنین نتا یج را باید به وسیله ی موفقیت های واقعی سنجید و تعیین کرد.
انواع مختلف استراتژی
بر اساس تعاریف متعددی که از واژه استراتژی بیان شده اند. استراتژی را به چهار نوع تقسیم بندی نموده اند.
۱: استراتژی منفعل: این نوع از استراتژی به شدت مخالف نوگرایی می باشد به این صورت که شرکت ها و افرادی که دارای چنین برنامه ریزی می باشند اغلب دارای برنامه ریزی رقابتی نمی باشند. این گونه افراد و سازمان ها بر خلاف رقبایشان دارای محصول و بازار ثابتی نمی باشند. این دسته از شرکت ها یا افراد تحت هیچ شرایطی حاضر به ریسک کردن و تولید محصولات جدید و وارد کردن آن ها به بازار نخواهند بود. این نوع سازمان ها هرگز اتفاقات و جریانات در حال وقوع و جاری را قبول نداشته و همیشه مخالف سرسخت تغییرات می باشند.
۲: استراتژی تدافعی، افراد و یا شرکت هایی که از چنین برنامه ریزی استفاده می کنند همیشه سعی خواهند کرد تا به یک جایگاه ثابت و نسبتا محکمی در حوزه ارائه محصولات و یا خدمات دست یابند و آن را حفظ کنند. این گونه شرکت ها و سازمان ها معمولا بر تولید محصولات اندکی پافشاری کرده و هدف آن ها رضایت مشتری و تولید محصول با کیفیت می باشد.
۳: استراتژی تهاجمی، افرادی که از این نوع برنامه ریزی پیروی می کنند اغلب به دنبال ایده های جدید و نو بوده و تمایل دارند به وسیله همین ایده های نو بازار را تسخیر نمایند.
۴: استراتژی تحلیل گر، این نوع برنامه ریزی مختص افراد و یا شرکت هایی است که در رویارویی با رقبا و همچنین وارد کردن محصولات به بازار اندکی محتاط بوده و ابتدا شرایط را کاملا سنجیده و سپس وارد عمل خواهند شد.